پارت سی و هشتم :

وارد اورژانس که شد صندلی‌های انتظار پُر بود. انگار پزشک زیاد از حد روی معاینه‌ی بیماران وقت می‌گذاشت. چون یک ساعت و نیم از موعد مقرر گذشته بود. همراهانش را خیلی زود پیدا کرد. از پشت سر نزدیک رفت و در مجاورت شورانگیز ایستاد. روی آخرین صندلی‌ فلزی نشسته بود:
-سلام! نرفتید داخل هنوز؟
نگاهِ شورانگیز و گل‌نسا سمتش چرخید. جواب سلام گرشا را دادند و سری بالا انداختند‌:
-دکتر هنوز نی

مطالعه‌ی این پارت حدودا ۷ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۳۸۰ روز پیش تقدیم شما شده است.

پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • آمینا

    10

    مرسی از پارت طولانی که گذاشتی مرسی از رمان زیبات🤩

    ۱ سال پیش
  • الهه محمدی | نویسنده رمان

    قربونت عزیزم. خوشحالم که راضی هستید

    ۱ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.